وقتی که تو با منی ٬ زندگی قشنگتره
آسمون پُر از صدا ٬ شبها مهتابی تره
وقتی که کنارمی ٬ لحظه ها تازه ترن
غنچه ها گُل میشن و هوش و حواس و می برن
*دل سپیدِ مو سیاهی
*تو ملیح و دل ربایی
*تو ستاره خدایی
*تو چه پاک و بی ریایی؟!
وقتی که صدات میاد ٬ دلم آروم می گیره
از سکوتِ دلِ تو ٬ دل من هم می میره
خونَمون پُر شده از ٬ عطرِ نازِ تنِ تو
جای اشکهای منه ٬ گوشه پیرهنِ تو
*با محبت و صبوری
*رو سپید و با حیایی
*یه غریبِ آشنایی
*تو به معنیِ وفایی
وقتی لمست می کنم ٬ بی نیازم از همه
به تو محتاجه دلم ٬ عشقِ تو عمرِ منه
گرمیِ نگاهِ تو ٬ خونِ رگهای منه
یادِ خاطراتمون ٬ بهترین حالِ منه
*تو همیشه زمانی
*ناجیِ هر دو جهانی
*تو یه عشقِ بی خزانی
*توبه پاکیِ اذانی
ساعت ۱۰:۲۵ پنج شنبه شب ۵/۱۰/۱۳۸۷
گرگان. هوا سرد و سوزناک. انگار دوباره خداوند ٬ استعدادم را به من
ارزانی داده است و از این بابت او را شاکرم.
وحید عابدین پور . شاعر جوان_V.A