رویای خاکستری

رویای خاکستری

عشق به نفرت
رویای خاکستری

رویای خاکستری

عشق به نفرت

انسان فراموشکار

آدما زودی میان زودی میرن ٬ هر کدوم یه خاطره هم داشته باشن 

آلبومِ خاطره ها میشه دلم. 

  

آدما چه زود فراموش می کنن ٬ اگه نورا بشن از دستِ کسی 

اونو خاموش می کنن یا فراموش می کنن. 

 

آدما چه زود٬ همو می رنجونن ٬ به چه آسونی به هم دروغ می گن 

خیلی زود از همدیگه جدا میشن. 

 

آدما به آدما نمی مونن ٬ قصه دل واسه هم نمی خونن 

مُشتِ بسته رو زرنگی می دونن. 

 

آدما به آدما عشق نمیدن ٬ آدما همدیگه رو پس میزنن 

خیلی زود از عشقشون خسته میسن. 

 

آدما زودی از هم سوا میشن ٬ پشتِ سر به هم چه نا سزا می گن 

میرن و دل به غریبه ها میدن././. 

 

 

ساعت ۲:۲۰ بامداد جمعه ( پنجشنبه شب ) ۲۰/۲/۱۳۸۷ 

 

روز میلاد٬ برای هر انسانی عجیب است و غیر قابل توصیف. قطارِ عمرِ من هم ٬ فردا ( ۶ آبان ) 

به ایستگاه دیگری میرسد. اما کسی از ثانیه ای جلو تر ٬ خبر ندارد که چه خواهد شد. 

همه دوستانم رو ٬ چه وبلاگی و چه بیرون از وبلاگ ٬ دوست دارم و از همه ممنونم و دعا  

می کنم برای خیلی از دوستانی که از این دنیا رفتند و فراتر از دوستیمان ٬ دلم را غمین کردند و چه بسیار از همدردانی که نا خواسته طعمه حریقِ اجتماع شدند. 

سپاس فراوان خدای بزرگ را... 

وحید عابدین پور    شاعر جوان _V.A