رویای خاکستری

رویای خاکستری

عشق به نفرت
رویای خاکستری

رویای خاکستری

عشق به نفرت

به خوبی می شناسمت

نگاهت را نگاهم می شناسد 

دلِ پُر رونقت را می شناسد 

تمام عشوه و طنازی ات را 

نگاه خسته من می شناسد 

لبانت را لبانم می شناسد 

بلورین سینه ات را می شناسد 

تراشِ پیکرِ افسانه ات را 

کفِ دستانِ گرمم می شناسد 

درونت را درونم می شناسد 

بُرون و ظاهرت را می شناسد 

تمام غصه ها و شادی ات را 

درون من به خوبی می شناسد 

صدایت را وجودم می شناسد 

نوای دلبران را می شناسد 

قدومِ آشنا و محکمت را 

نگاهِ واله ی من می شناسد ././././. 

 

شب احیا.نوزدهمین روز محرم. 

احساس عجیبی دارم ٬ هم ترس٬ هم امیدواری. 

-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=- 

شعری فراموش شده. نگاهی به قبل. به دورانی که فراموش نمی شود. 

ای کاش همه چیز را شوخی نمی گرفتم. 

 

ساعت ۲:۳۲ بامداد شنبه ۲۹/۶/۱۳۸۷ 

شاعرجوان_ V.A