از روزی که گفتی برو ٬ خیلی گذشته نازنین
رفتم و آواره شدم ٬ می خوای بیا خودت ببین
بیا ببین این دلمو ٬ دلی که میمرد واسه تو
دلی که از تو زنده بود ٬ دیگه شکست بدونِ تو
بیا ببین که عاشقت ٬ قربونیِ وفا شده
بیا بیا ٬ ببین که این ٬ عاشق چه بینوا شده!!!
عاشقِ خنده های تو ٬ اسیرِ غصه ها شده
هم نفس و همدمِ من ٬ رفیقِ نیمه راه شده
حامی و جون پناهِ تو ٬ بدونِ سر پناه شده
عاقبتش بدونِ تو ٬ عاقبتی سیاه شده
راهِ میونِ من و تو ٬ مدتیِ خراب شده
راه رسیدنِ به تو ٬ عاقبتش سراب شده
اونی که جونش از تو بود ٬ اونی که میمرد واسه تو
بیا بیا خودت ببین ٬ اسیرِ دستِ خواب شده
دلم درد دارد اما رفتنیست ٬ با توکل به خدا خوشبختی در اره است.
۱۳۸۷/۳/۲۰
شاعر جوان _ V.A
وحید عابدین پور