من چه دارم از خودم؟!
منی که عاجز و پر دردسرم
منی که همیشه توی زندگی
فکرها و حرفای ناجور می زنم
من چه دارم از خودم؟!
منی که جاهل و پر اِفاده ام
منی که برای هر کارِ بدی
همیشه داوطلب ٬ آماده ام
من که هستم واقعا؟!
منی که تشنه تایید شدنم
منی که پر از منیت و غرور
منی که پر از دروغ و وحشتم
من که هستم ای خدا؟!
تشنه پلیدی و رنگ و ریا؟؟
پسری زشت و سراپا ادعا؟؟
یا که سازنده شامِ غصه ها؟؟
این همه گناهو مرتکب شدم
اما از چشمانِ تو نیفتادم
دل بریدن همه از وجودِ من
ولی تو موندی بازم کنارِمن
همه رفتن از کنارم ناگهان
آمدی ٬ آوردی با خود ارمغان
واسه من تولد دوباره ای رقم زدی
پاک کردی روحمو ٬ ای مهربان
ساعت ۳:۴۴ بعد از ظهر شنبه ۳۱/۱/۸۷
خواست خدا بر آن است که من آن را انجام دهم./././.
شاعر جوان _ V.A
وحید عابدین پور
آسمان را فهم کردن کار هر خفاش نیست
آسمان وسعت عشق است عقابان دانند
.............................................
سلام وحید جان
واقعا زیباست
چشمه طبعت همواره جوشان
یا حق
خودتو دست کم نگیر ...
...
شاد باشی /////
اووووووووووووووووووولم
شایدم نه
به به اقا وحید اپ کرد!!!!!!!!!!!!!
ممنون قابل دونستی و دعوتم کردی
امیدوارم روحت همیشه پاک بمونه
وحید جان سلام
خب این هم یک قطعه از اوج انسانیته
پشیمانی...
شاید در تصور خیلی ها با این لحن نوشتن زیبا نباشه اما برای من خیلی زیباست
تولد دوباره تون مبارک
موفق باشی
سلام وحید جان. احوال شما؟
ممنون که خبرم کردی. وقتی خوندم یاد گناهام افتادم دلم میخاد دوباره متولد بشم.
موفق باشی
وحید جان سلام
زیبا بود و توصیفی قشنگی از یه ادم کردی البته اگر گوش شنوای باشه
دوست دار شما یه ادم تنها
به امید دیدیار
سلام
عروسک خدا باز دوستاش رو به خونش دعوت کرده
قدم رو چشمش بزار و بیا دیدنش
چشم به راهه[گل][قلب]
سلام وحید جان.وبلاگت را دیدم .من وبلاگ جدیدی ساختم.اگه دوست داشتی می تونیم با هم همکاری بکنیم
سلام مرسی از همدردیت سعی کردم دیگه برملا نکنم و الان پاکه پاکم.تنهای تنها.بازم پیشم بیا
سلام دوست عزیز ...شعر زیبائی بود ...قدم به قدم میشه تحول در وجودتون رو درش احساس کرد !!!
سلام مرسی عروسک خدا رو قابل دونستی و دعوتش رو قبول کردی
سبز باشی[گل]
سلام دوست عزیز
ممنون که خبرم کردی
نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف رها نمی کند
چقدر احساس تنهایی می کنم....
سلام وحیدجان
اگه وقت کردی یه سری به من بزن. خوشحال می شویم.
خوبه
تبریک میگم
سلام
با یکی از کارهای جدیدم بروزم
خوشحال میشم اگه بیای
سلام وخیدی ..خوبی ؟؟؟
می دونی بابایی به نظر من تو اون قدرها هم بد نیستی
اگه ادم ها سه دسته باشن ..یعنی سیاه و سفید و خاکستری
تو مثله اسم وبلاگت خاکستری هستی ولی خاکستری روشن
من مطمینم
حرف راست رو همیشه از کپل بابا بپرس ..چون دروغ بلد نیست
سلام سلام من اومدم. خوبی وحید جان
من آپم بدو بیا طولانیه ولی باید بخونی البته اگه زحمتی نیست.
ممنون
منتظرما بدو بیا عزییزم
موفق باشی
سلام دوست عزیز
بروزم
وحیدعزیز
سلام
من اقرارنامه ی خوب شما را(اعترافات)میخوانم ودرکم ای ن است که آدم های بزرگوار دست به اعتراف میزنند اعترافات درتاریخ زندگی نویسندگان وهنرمندان بزرک داستان درازدامنی است تفاوت زیبای اعترافات تو این است که سرشاراز سوال است وکسی که سوال میکندروح تشنه ای دارد که میخواهد بفهمد واین موهبت بزرگی است من امنیدوارم توجواب سوالات خودرا بیابی کسانی که جوابهای سوالات خویش راپیدامیکنند به کمال میرسندیادت باشد که من میخواهم کامنت گذاری را ارتقا بدهم وبه ناخنک زدنی سرهم بندی نکنم
باادب احترام ومحبت بیکران
سلا
اخی چقد فکر می کنی خودت بدی
ولی به نظر من کسی که فکر می کنه بده بد نیست اگرم باشه می خواد عوض شه یا می تونه عوض شه
ممنونم که خبرم کردی
موفق باشی فعلا
سلام نا مهربون چرا بهمون سر نمیزنی تو که بی معرفت نبودی..نا مهربون نبودی...دلمون بسی برای نظرات تنگ شده...درپناهش
سلام
ممنون که سر زدی
تو هم وب زیبا و قشنگی داری
لذت بردم
امیدوارم موفق باشی
سلام
من دوباره آپ کردم
با یه داستان توپ
سال ها با یادتان میزیستم
آمدم تا کس نگوید نیستم
..................................
یا حق
خوبی وحید عزیز؟
شرمنده دیر میرسم.خیلی قشنگ بود.مثل همیشه!
منم آپ کردم.خوشحال میشم نظرتونو در مورد آپم بدونم.
سلام
من برگشتم
بعد یه مدت ناپدید شدن
این شعر خیلی به فکرم انداخت
آخه دلیل ناپدید شدنم هم همین بود
توی همین نقطه گیر کرده بودم
می دونی قسمت عجیبش کجاست
یه نفر باعث شد یاد بگیرم
درسته پاک ترین موجود دنیا نیستم
اما گناه کار ترینشونم نیستم
در صورتی کمه تاقبل اون
همیشه همین سوال ها را از خودم می پرسیدم
اما وقتی تونستم به کسی کمک کنم
کسی که حتی نمی شناسمش
باور کردم می تونم خوب باشم
برخلاف چیزی که همه فک می کنن
بر خلاف چیزی که خودم فک می کنم
و خدا
مثل همیشه اون تنها کسی بود که این طور فک نمی کرد
و موفقش شد بالاخره بهم ثابت کنه
می شه دوباره شروع کرد
می شه خوب بود
می شه پاک بود
. . .
یاد گرفتم که
گاهی یه دزد شریف تر از یه کارمنده
گاهی یه قاتل بی گناه تر از یه سیاست مداره
گاهی یه روسپی پاک تر از یه قدیسه
گاهی . . .
گاهی یکی که سمبل ناپاکیه
معصومیت یه کودک را داره
و گاهی الگو ها
از همه بدترن
این حقیقت زندگیه
یه حقیقت تلخ
یه حقیقت شیرین
اما اگه می دونی خدا هنوز کنارته
اگه حضورش را هر لحظه می بینی
بدون نه تنها گناهکار ترین فرد نیستی
بلکه خیلی از اونی که آرزوش را داشتی هم پاک تری
برای من خیلی طول کشید تا اینو باور کنم
تا باور کنم
وقتی خدا باور داره لیاقتش را داری یعنی داری
یعنی باید به دست بیاری
و تولد دوباره
آره این ایمان آغازشه
آغازی برای این که در خدایی که همیشه کنارت بوده
همیشه هست
غرق بشی و باهاش پیش بری
سلام وحید جان
خوبی خسته نباشی
سلام دوست عزیز ...من آپ کردم . خوشحال میشم یه سر بزنی
ای که برای من٬ آغاز و پایانی......در این دم آخر٬ حالم نمی دانی
ای بی وفا با من٬تنها چرا رفتی......عشقت رها کردی٬از چه به آسانی
من بی تو می میرم٬ای علت بودن......
............................................
یا حق
سلام وحید جان خوبی عزیز
در ورای اینهمه ما و منی
بی خیال بابا روزات شاد و پر ....
به امید دیدار
سلام...
میشه حس واقعی که داری را از شعرت لمس کرد یه حس ناب آسمونی...مطمئنم که به این حرف سهراب رسیدی :و خدایی که در این نزدیکی است...
جاده را نگاه کن بیشتر راه طی شده چند قدم دیگه مونده پس جا نزن با امیدی که شروع کردی ادامه بده...
سلام دوست عزیزم مرسی از اومدنت کهکشانم رو روشن کردی .همین که سالمی خدا روشکر تخه خیلی وقت بود خبری ازت نبود.دلمون بسی برات تنگ شده بود.مرسی از حسات. اپم.درپناه اووو
شعر دیگر ننویسید که اشعار مرا دزدیدند
نه فقط شعر مرا سینه تبدار مرا دزدیدند
همه اندیشه ام این بود که دنیا پاک است
این قدر ساده نباشد که افکار مرا دزدیدند
شعر من وعده دیدار من و لیلا بود
ای رفیقان به خدا وعده دیدار مرا دزدیدند
شعر من جامهء من بود که بی آن لختم
لخت و عریان شده دل جامه و دستار مرا دزدیدند
از سمیر این یک نصیحت بشنوید
شعر دیگر ننویسد که اشعار مرا دزدیدند
.............................................
یاحق
سلام همسایه.
با یک دو بیتی به روزم.
آتش بزن دلم را ...
بسوزانم ...
باران گرفته است ...
و حسی دوباره از تبار هراس انگیز زندگی ...
و یا شاید کمی عشق ...
اگر عشق کم ، نیز عشق باشد ...
که نیست ...
گرمای نفسهایت ...
طعم از یاد رفته ی لبانت ...
و هیجان لرزان تنت ، با گرمایی که می سوزاند یکی یکی خاطراتم را ...
و باران نه صدای ترنم نفسهایت که ریتم زندگی را زمزمه می کند ...
و من مضطربم ...
ترس همیشه و هماره ...
گویی انتظار لحظه رفتنم ...
من همیشه به شوق لحظه آمدنت رفتنت را نظاره کرده بودم ...
کجای هجای هستی وقفه ای افتاد که من نیست شدم و تو هست همیشه ...
نه ....
دلم نگرفته ...
چشمانم چشم به راه نیستند ...
انتظارت را نمی کشم ....
نه فلانی ! ...
یاد گذشته و دلتنگ لحظه های رفته نیستم ...
من تنها با تو هستم ...
با تو هستم ...
بی تو برای تو ...
در خود وا مانده ام ....
دلم برایت تنگ شده ...
دلتنگ تو ....
تو که می دانستیم ...
راست می گفتی فلانی ! بویی از عشق در من نیست ...
حرف از آن نیز نه کار من که شایسته ی من نیست ...
چه برسد به نوشتن ...
تو می دانی ...
که این دست نوشته ها نیز جز اعلان عمومی تنهایی و جلب نظر دیگران برایم نیست ...
تو که می دانی ...
این نوشته نه دیگر نوشته ی من هم حتی نیست اما دلتنگم فلانی ...
در قاعده نمی گنجد کلماتم ....
وزن نمی گیرد این بار کلامم ...
اما دلتنگم ...
دلتنگ تو ...
در پناه او ...
سلام ...
شعر خوبی بود اما کمی یاس رو به آدم القا می کرد ...
همیشه یادت باشه :
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ ...
کار ما شاید این است ٬ که در افسون گل سرخ شناور باشیم
(سهراب سپهری)
به منم سر بزن ...
بدرود ...
سلام
من اپم
با یه داستان
خوشحال می شم بیای
زودی بیا...
سلام
وحیدعزیز
به دیدنم بیا
باادب احترام وحبت بی پایان
سلام وحید جان
ممنون خوبم
کار و فعالیت روزمره
خدا رو شکر می گذره
شما چطورید
خوبید عزیز دلم
سلام دوست عزیزم مرسی از تعریفات حرفات واقعا تاثیر گذاره مرسی از اومدنت واقعا خشحالم کردی این شعرتم که کولاک بود بازم بهم سر بزن.درپناه اووووووو
سلام دوست عزیز ...من آپ کردم . خوشحال میشم سر بزنید.
سلام وحید جان. کجایی بامرام؟ نمیگی دلم برات تنگ میشه؟
چرا دیگه مثل اون روزا زود زود آپ نمیکنی؟ اتفاقی افتاد وححید جان؟ نگرانت شدم
دیشب داشتم فکر میکردم این آقا وحید کجاست ؟دیگه کم پیدا شده دیگه ما رو تحویل نمیگیره امروزم اومدم بهت سر بزنم حالت و بپرسم و بگم من همیشه به یادتم
حالا من امتحان دارم و وقتم کمه شما چی؟ نکنه.........؟
آره؟؟؟؟ بابا پس بالاخره ...................؟
موفق باشی دوست خوب و عزیزم
سلام سلام
خوبی؟
آپ کرده بودم گفتم خبرت کنم
منتظرتم
نظرمم که قبلا دادم
بیای ها!!!
سلام وخیدی خوبی همسایه ؟؟؟
معلوم هست کجایی اخه پسر بد ؟؟؟
نمی گی نگرانت می شیم ....واقعا که !!!!!!
بهر حال خوش حالم دوباره ازت کامنت دیدم ...دلم برات تنگیده بود اخه
تو تنها بابایی دنیا هستی ..که دخمرت از خودت گنده تر
(خنده و چشمک )
سلام وحید جان
بروزم