رویای خاکستری

رویای خاکستری

عشق به نفرت
رویای خاکستری

رویای خاکستری

عشق به نفرت

سلام یک همسایه

سلام ....

دوستان و همسایه های محترم وحید خان  ..متاسفانه وحید به دلیل کاری که براش پیش اومده نتونست اپ کنه ..و چون

من یکی از همسایه های دیوار به دیوار وبش بودم...به رسم ما ایرونی ها کلید وبلاگ رو به من سپرد تا هم اطلاع بدم به شما هم در نبودش سری به وبش بزنم ...این ها رو گفتم تا اگه اپ این دفعه وحید با همیشه فرق داشت تعجب نکنید ... چون این همسایه وحید که اپ می کنه امیدوارم زیاد خراب کاری نکنم تا چشمهای وحید این طوری نشه ....

 

 

 

زندگی با همه وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست

حاصلش تن به قضا دادن و افسردن نیست

اضطراب هوس دیدن و نادیدن نیست , زندگی خوردن و خوابیدن نیست

زندگی جنبش جاری شدن است

زندگی جنبش جاری شدن است , از تماشاگه اغاز حیات تا به جائی که

 خدا می داند

 

 

 

اوست ٬ ایزد هستی

عشق من تو ٬ جون من تو

چشم من تو ٬ روح من تو

تو یه زیبا مثل مهتاب

می گیره نور ٬ از تو آفتاب

زندگیم تو ٬ هستی ام تو

شور و حالم ٬ همه از تو

تو رئوفی ٬ تو یه بی تا

می گیره جون ٬ از تو دریا

امیدم تو ٬ آرزوم تو

نفسم تو ٬ آبروم تو

تو عزیزی مثل رؤیا

می شه جنگل ٬ از تو صحرا

خواست من تو ٬ باورم تو

فکر من تو ٬ یاورم تو

با تو هستم ٬ همیشه شاد

می کنه دل ٬ تو رو فریاد

عشق من تو ٬ جونم از تو

قلب من تو ٬ خونم از تو

تو توانا ٬ تویی دانا

دارم از تو ٬ چشمِ بینا

خوب من تو ٬ شوق من تو

حس من تو ٬ ذوق من تو

تو رفیقی ٬ تو سپیدی

واسه دردهام ٬ تو طبیبی./././.

ساعت ۱۰:۳۲ جمعه شب ۲۴/۱۲/۱۳۸۶

وحید عابدین پور ( شاعر جوان ) V.A

 

نوروز نامه

عید آمد و غنچه ها شکوفا شد

سرزمینِ آریایی زیبا شد

بر خاک و سپهرِ نیلگونش

خورشیدِ حقیقت ٬ پیدا شد

نوروز رسید و سبزه رویید

باید که گُلِ بهار و بویید

من ٬ عاشقِ عشقِ لا یزالم

باید که رهِ بهشت ٬ جویید

عید آمد و اهرمن غمین شد

کینه رفت و دوستی ٬ ثمین شد

بر  میهنِ  پهناورِ   ایران

آهنگِ ستارگان ٬ وزین شد

نوروز ٬ عجب نقش و نگاری دارد

جامه به تن و عطر و گلابی دارد

این خانه ما ٬ بَه ٬ چه هوایی دارد!!!!!

عاشق شدن هم ٬ عجب صفایی دارد

نوروز بر این تربتِ سرسبز و کهن

نوروز بر این ملت و بر این تو و من

میمون و همایون و خجسته باد عشاق

تبریک به آنکه هست ٬ عشقش میهن

 

عید نوروز بر همگان مبارک

 

ساعت ۱۲:۰۵ بامداد شنبه ۱۸/۱۲/۱۳۸۶

شاعر جوان _ V.A

وحید عابدین پور

گر نکوبی شیشه غم را به سنگ      هفت رنگش می شود هفتاد رنگ.

براستی که جای ساینا خالی.